لَیلَة المبیت
رسول خدا و یاران ایشان، به دلیل فشارها و آزارهای مشکران علیه مسلمانان، تصمیم گرفتند تا به یثرب (مدینه) مهاجرت کنند، که در این راه دچار سختیهای فراوانی شدند و امام علی (ع) برای هجرت پیامبر (ص) از مکه حاضر شدند، جان خود را به خطر بیاندازند؛ شبی که حضرت علی (ع) برای نجات جان پیامبر (ص)، در بستر ایشان خوابیدند لیله المبیت نام دارد. امیرالمومنین (ع) در لیلةالمبیت در پیشگاه خداوند دعایی خواندند که در مفاتیح الجنان با عنوان دعای امیرالمومنین در لیله المبیت شناخته می شود.
در شب اول ماه ربیع الاول، پیامبر (ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به علی (ع) فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی تا من به غار ثور بروم؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر (ص) فرمود: «آری»، علی (ع) تبسمی کرد و سجدۀ شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد»، سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و از هم جدا شدند.
وقتی علی(ع) در بستر پیامبر (ص) خوابیده بود، جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند ابو طالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات میکند.»، مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: «در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.»
علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، آنان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست؛ صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: «محمد کجاست؟»، علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.»
در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند. آنها در جهت مدینه به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه غار ثور در سمت دیگر قرار داشت.
در نقل دیگری آمده است که علی (ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر خالد بن ولید را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: «ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد (ص) کجاست؟»، فرمود: «من اطلاعی از وی ندارم». پس قریشیان به جست و جوی رسول الله (صلّی اللّه علیه و آله) پرداختند.
نزول آیه در شأن حضرت علی (ع)
علمای شیعه و بخشی از علمای اهل سنت، معتقدند آیه اشتراء (آیه ۲۰۷ سوره بقره) در شأن علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»
«و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است».(سوره بقره، آیه)
آیه دیگر در زمانی بود که پیامبر(ص) به همراه یکی از مسلمانان در غار ثور بودند. در آن زمان همراه پیامبر(ص) (که نقل دقیقی مبنی بر این که آن شخص چه کسی است، وجود ندارد) به شدت ترسیده بود. در این حال جبرائیل آیه 40 سوره توبه را نازل کرد که خداوند در آن می فرمایند: إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلی وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ «اگر او را یاری نکنید خداوند (او را یاری خواهد کرد همانگونه که در مشکلترین ساعات او را تنها نگذارد) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر همراه او بیش نبود) در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همسفر خود میگفت غم مخور خدا با ماست! در این موقع خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید او را تقویت نمود و گفتار (و هدف) کافران را پائین قرار داد (و آنها را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آئین او) بالا (و پیروز) است و خداوند عزیز و حکیم است.»
پس از قرائت این آیه، آرامش به دل پیامبر(ص) و همراهشان بازگشت.
رجبی دوانی در خصوص اینکه چرا کافران امام علی(ع) را در لیله المبیت نکشدند، اظهار کرد: زمانی که 40 فرد از 40 رگه قریش بالای بالین حضرت محمد(ص) حاضر شدند و علی(ع) را بجای ایشان دیدند، شوکه شدند. سپس اختلافی مبنی بر کشتن یا نکشتن امیر المؤمنین(ع) میانشان افتاد. در آخر هم به این نتیجه رسیدند که ایشان را نکشند. در خصوص علت این چشم پوشی از قتل امام علی(ع) دلایل زیادی بیان شده است.
وی ادامه داد: عده ای می گویند که امام علی(ع) پیش از ورود پیامبر(ص) به مدینه انسان گنه کار و دشمن خونین کفار نبوده است. چرا که تا آن لحظه بزرگان مکه، تنها پیامبر(ص) را مقصر بدبختی هایشان می دیدند. دیگر این که پدر حضرت علی(ع) از بزرگان مکه بودند و کشتن چنین انسانی دلیل موجهی باید می داشت. علاوه بر این پیش از این جنگی میان مسلمانان و کفار شکل نگرفته بود که کینه ای از امیر المؤمنین(ع) در دل کفار باشد. از همه مهمتر قریش از انتقام بنی هاشم پس از قتل امام علی(ع) می ترسید.
این مطلب برگرفته از “حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ” می باشد.