استاد پناهیان
دلیل عدم تأثیر گذاری تشویق و تنبیه والدین
شما چرا شادی من را میبخشی؟ وقتی عصبانی هستی من را ببخش! شما وقتی شادی من را نبخش. رفتار منطقی با من داشته باش نه رفتاری که دلت میخواهد. این را علمای اخلاق فقط نمیفهمند، این بچۀ هفت سالۀ ما هم میفهمد. مثلاً پدرها دیدید موقع عصبانی شدن بچههایشان را تنبیه یا موعظه میکنند. دیگر بچهها میفهمند این عصبانی شد الآن به هم میریزد و بالاخره موعظه و خیلی از تحقیرها یا هر چی…، رفتاری.
بچهها میدانند مثلاً مجلس عروسی یا بابا خیلی شاد است الآن هر خطایی بکنم بابایم میگوید بخشیدمت. این بخشش و آن توبیخ مطابق هوای نفس است. شما چرا شادی من را میبخشی؟ وقتی عصبانی هستی من را را ببخش! شما وقتی شادی من را نبخش! رفتار منطقی با من داشته باش نه رفتاری که دلت میخواهد. این را علمای اخلاق فقط نمیفهمند، این بچۀ هفت سالۀ ما هم میفهمد.
میگویی پس من گیرم هوای نفس بابایم است. البته او نمیتواند انشاء بنویسد ها! گیرم این است که ایشان عصبانی نباشند. ایشان شاد باشند هر کاری بکنم ایشان راحت میبخشند. یعنی این شخصیت شده یک شخصیت هوای نفسی. بعد از این پدر، مادر بپرسی میگوید نه من هم تشویقش کردم هم بخشیدم. اثر بخششت را و توبیخت را از بین بردی! این بسته به هوای نفس تو بوده.
یادمان نمیرود آن شعری که گفت «او خدو انداخت بر روی علی» وقتی که عمرو بن عبدود آب دهان به صورت امیرالمؤمنین پرتاب کرد حضرت بلند شد درنگی کرد. البته حضرت اهل غضب نیست. تفسیرش خیلی عمیقتر از این حرفها است. ولی او وقتی که عصبانی شد کار تلخی را که باید انجام میداد انجام نداد. که بدانند همۀ این حسابها جدا است.
نمیشود ما یک…، اگر یک وقتی بنا شد که بچۀمان را موعظه کنیم یا چی بکنیم، وقتی خبر بد بهمان رسیده این کار را نکنیم. عصبانی شدیم، بگوییم خب حالا یک لیوان آب بخوریم یا بگذاریم کنار، بگوییم بعداً یک وقتی خوشحال بودیم در اینباره صحبت میکنیم.
آنوقت بچه میبیند که ما نفسانی باهاش برخورد نمیکنیم. بسیاری از برخوردهای خوب ما یک کمی قاطی است با هوای نفسمان. الآن دلم میخواهد موعظه کنم چون الآن عصبانی هستم. چون الآن به هم ریختم. الآن دلم میخواهد ببخشم چون الآن خوشحالم. ببین هوای نفس که میگوییم خیلی ظریف است یک مثال عرض کردم
منبع:سایت استاد پناهیان