حرف دل
سلام دوستان ✋
بعضی آدما ذاتا” آدم بد اخلاقین
بعضی ها ذاتا” بی حوصلن اعصاب ندارن، حتی حوصله خودشونم ندارن چه برسه به بقیه.
بعضی ها هم ذاتا” خییلی از صفات بدی مثل حسود بودن، فضول بودن، بدگمانی دارن
به هر حال بعضی ها ذاتا” یه چیزیشون هست.
اینا مشکل دارن. بهتره بِرن پیش یه عالم دینی که کمکشون کنه خودشناسی بکنن و از طریق خودشناسی ذات خودشون رو خوب کنن.
تا هم حال خودشون خوب بشه و هم حال بقیه هم با دیدنشون خوب بشه
چون حال دیگران رو بد کردن هم به نوع حق الناسه
من ذاتا” آدم شادیم. نه اینکه خیییلی پولدارم و رفاه دارم.
نه اصلا” خوشحال بودنم ربطی به پول و رفاه نداره.
اتفاقا"زندگی پراز بالا و پایینی دارم.
با این وجود خوشحالم. و خوش حالی بقیه رو هم دوست دارم.
خداروشکر اهل حسادت و بدگمانی و بی حوصلگی نیستم
با اطرافیان حتی اگه هفت پشت غریبه هم باشه خوب و مهربون برخورد میکنم.
نه اینکه بخام خوب رفتار کنم. نه اصلا” اینجور نیس. بلکه ذاتا” اخلاقم مهربونه.
فقط یه ایراد بزرگ که دارم اینه که دلم نازکه اگه کسی بهم حرف بزنه یا توهینی بکنه میزنم زیر گریه. اهل کینه به دل گرفتن نیستم ولی دلم زود میشکنه هرچند همون لحظه یا بعدش طرفمو می بخشم
با اینکه طلبه ام لباسمم با حجابه ولی من رنگ شاد می پوشم وقتی بخام برم بیرون..
منظورم روسری رنگین هست.
حالا خیییلی ها میگن
واااااای فلانی کافره
واااااای فلانی با این کارش سیلی زده به امام زمان
واااای فلانی اِله بِله
میگم بزار برای خودشون بگن.
بزار قضاوت بکنن.
ولی خداست که میدانه من برای جلب توجه نامحرم روسری رنگین سرم نکردم
امام زمان میدونه من حتی توی دلمم وقتی میرم بیرون به نامحرم یواشکی یا آشکارا نگاه نکردم
کاری به نامحرم ندارم
منم یه آدمم. جونم و دوست دارم وقتی میام بیرون از خانه ظاهرم خوب باشه.
اهل آرایش کردنم نیستم ولی دوست دارم ظاهرم آراسته باشه.
بعضی وقتا هم دوست دارم مقنعه مشکی زیر چادرم می پوشم.
اینجور نیس که همیشه رنگین بپوشم. گاهی وقتا هم مشکی می پوشم.
اتفاقا"وقتی هر دختر نوجوان با جونی منو میبینه جذب حوزه میشه.
تعجب میکنن من اینقد روحیه شادی دارم.
فک میکنن طلبه ها همیشه در حال قرآنن و خییلی روحیه خشکی دارن و بیشتر وقتا روزه اند و با کسی گرم صحبت نمیشینن.
وقتی میفهمن طلبه ام خیییلی خوشحال میشن
من معتقدم آدم عمرش کوتاهه. نباید به خاطر دیگران زندگی کنه.
نباید بگه واااای من باید لباس سیاه بپوشم تا پشت سرم حرف در نیارن. برچسب بهم نزنن.
من به این که طلبه های رفیقم پشت سرم چی میگن اعتنایی نمی کنم. میگم بزار برای خودشون قضاوت کنن. خودشونو دارن اذیت میکنن. همین.
چون من حجابم کامله. روسری رنگینمم تحریک کننده نامحرم نیست. یعنی رنگش زیاد توی چشم نیس. آرایشم نمی کنم. ولی ظاهرم آراسته اس.
اون نامحرمی هم که بخاد با دیدن روسری یه خورده رنگین من تحریک بشه. معلومه خییییلی آدم بیچاره ایه
همه نامحرما اینجور نیستن که با دیدن یه روسری یه خورده رنگین تحریک بشن. فقط اون نامحرمایی که ذاتشون مشکل داره و احتیاج به مراقبه هوای نفس دارن. احتیاج دارن که یه عالم دینی بهشون کمک کنه که خوب بشن. فقط اینجور نامحرمایی تحریک میشن.
من کاری به این دسته نامحرما ندارم. از خدا میخام که هیچوقت این نامحرما چشمشون به من نیفته.
چون اینجور نامحرمایی نه با دیدن یه خانم چادری بلکه با دیدن هر چیزی حتی یه فیلم تلویزیون یا شنیدن یه داستان یا دیدن پرنده، خزنده با دیدن خیییلی چیزا تحریک میشن. و ربطی به ظاهر من بیچاره نداره.
از خدا میخام هر وقت از خونه بیرون میام چشای هر چی نامحرم بیمار دل رو کور کنه که منو نبینن.
چون من جونم و دوست دارم گاهی اوقات نه همیشه روسری رنگین بپوشم. همین
کاری هم ندارم رفقام میگن
وااااای فلانی چرا مشکی نپوشیدی!!!
اتفاقا” همین رفقای سخت گیرم نمیتونن یه نفر رو جذب حوزه کنن. چون اخلاقشون جوریه که نوجوانا و جون ها وقتی می بیننشون میگن وااای پس حوزه یه جورایی مثل پادگانه
من دوست دارم مردم جون ها و نوجوان ها با دیدن من جذب حوزه بشن و خوششون از دین بیاد نه اینکه فراریشون بدم. دوست داشته باشند که عروسشون یا دامادشون طلبه باشه
توی این اوضاع مملکت با این همه اوضاع خراب فضاهای مجازی، من معتقدم باید تلاش کنم که کسی رو جذب دین کنم. نه خشک و سخت گیر باشم و کسی نزدیکم نشه.
به این خاطر کاری به حرفای نیش داره کسی ندارم. برام مهم اینه که امام زمانم ازم راضی باشه همین.