اللهم عجل لولیک الفرج، السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مذهبی ،علمی ، فرهنگی ، آموزشی
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حضرت صمصام که بود

15 آبان 1399 توسط السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا (س)
حضرت صمصام که بود

 

سید محمد صمصام از عارفان مشهور اصفهانی مدفون در تخت فولاد است که در سال ۱۲۹۰هجری شمسی، در خاندانى روحانى و مبلّغ دين در محله‏‌ى صراف‏‌هاى اصفهان دیده به جهان گشود.


به گزارش ایمنا ، وى دوران كودكى را در اين خانواده روحانى پشت سر گذاشت، و راهى حوزه‏ ى علميه شد. مقدمات و سطح را نزد اساتيد زمان فراگرفت. وی که بنا به نقل دوستانش از استعدادهای بسیاری برخوردار بود، از اوایل تحصيل ضمن كسب فقه و اصول به عرفان اسلامى نظر داشت و همراه با ديگر علوم مقدمات و مبادى، فلسفه و عرفان را نيز آموخت تا اينكه علاقه مخصوصى نسبت به عرفاى بزرگ اسلامى پيدا كرد. در این بين آثار معنوى مولوى تاثیر شگرفی بر وی داشت. مثنوى را خوب مى‏ خواند و خوب مى‏ فهميد، تا اينكه اين ذوق عرفانى در اعماق روح او اثر كرد و همه‏ ى زندگى و وجود او را تحت تأثير قرار داد، و همانند عرفاى بزرگ پشت به دنیا کرده و به فکر محرومان و نیازمندان بود. وى با شركت در مجالس و بيان كلمات طنزآميز و بهلول‏ گونه حقايق و انتقادات زمان خود را بيان مى‏ نمود.
 صمصام در تهذيب نفس تا آنجا پيش رفت كه پرده‏ ها و حجاب‏ ها از مقابل چشمانش دريده و گاه و بيگاه كرامت‏ هايى از او بروز مى‏ كرد و خبرهايى مى‏ گفت، امّا خود را بى‏ خبر از همه‏ جا مى‏ نمود.


 وى كه تحمّل دوران ستم‏شاهى زمان رضاشاه و فرزندش را نداشت براى مقابله با ستم پیشگی آنان، راه بهلول را در پيش گرفت و مصلحت را در به سخره گرفتن آداب و رسوم جامعه ‏ى زمان خود ديد و تمام اصول و قوانين و سنّت‏ هاى اجتماعى را زير پانهاد و به مبارزه با ستم پرداخت. بسيار ديده شده بود كه آن مرد الهى و آن درويش واقعى چه بخشندگى‏ ها کرده و حتى وقتى تصادف كرد و به بيمارستان انتقال يافت آنجا با صداى لرزان گفت: آن مرد كه با ماشين به من زده را آزادش كنيد برود!


صمصام و استجابت دعا


زندگى بسيار ساده ‏صمصام  نمونه ‏اى از بى ‏توجّهى او به دنيا بود. در طول عمر خود از هيچكس جز خدا نترسيد، از اين رو بر فراز منبر در شلوغ ‏ترين جلسات روضه به شخص شاه مى ‏تاخت و با كلمات طنزآميز به طاغوت و درباریان حمله مى ‏كرد.
در مشكلات و گرفتاري ها، مردم به نیت او نذر مى‏ كردند و حاجتشان روا مى‏ شد و به هر كجا مى‏ رفت و هر جا مى ‏رسيد مردم به او پيشكش و هديه مى ‏دادند چون اعتقاد داشتند قدم او بابركت است.
در منزل خود با كمال سادگى زندگى مى ‏كرد، در منزلش چند ميش و بز و پرنده داشت كه از آنها مراقبت مى‏ كرد. از آنجا كه اهل ادّعا نبود مردم به وى اعتقاد داشتند كه به تبرك جستن به ايشان خيلى از مشكلات‏شان حل مى‏ شود و هر كس گرفتارى و پريشانى داشت خدمت او مى ‏آمد و ايشان دعا مى‏ كرد و حاجت ‏روا برمى‏ گشت.


صمصام و عبادت و بندگی


هر اصفهانى داستانى، حكايتى و خاطره‏ اى از او در سينه دارد، كه حاكى از حاضر جوابى، انتقاد، فهم و درك او نسبت به اوضاع زمان بود، امّا از همه مهمتر حال خوش او در عبادت و بندگى خدا بود.


 در اين مورد حجت ‏الاسلام و المسلمين حاج ‏آقا مصطفى هرندى مى‏ گويد: «در يك سفرى كه به مشهد مقدس مشرّف شده بودم روزى ديدم که صمصام وسط مسجد گوهرشاد ایستاده و نگاه مى‏ كرد، نگاهش كردم، به من گفت جايى نرو بمان، نمازش را خواند و در ايوان مقصوره منبر رفت و شروع كرد به شوخى كردن، و گفت ما دو تا آلمان داريم، يكى آلمان شرقى و يكى هم آلمان غربى، آلمان شرقى سه چيز نداشت، يكى روضه‏ خوان يكى مرده‏ شور و يكى هم امام جماعت، حالا من امام جماعت آلمان شرقى هستم و كرايه مى ‏خواهم كه بروم آلمان شرقى. مردم كه ايشان را نمى‏ شناختند باورشان آمده بود، از منبر پايين آمد و روى پله‏ ى دوم نشست و مردم شروع به پول دادن كردند و مرحوم صمصام هم شروع به جمع ‏آورى پول ها كرد. بعد به من گفت من سفر اوّلم است كه به مشهد مقدس مى‏ آيم و راه را نمى ‏دانم و بيا باهم به حرم برويم. وقتى خواستيم وارد حرم شويم گفتم بايد كفشهايمان را به كفشدارى بدهيم. او گفت من كفشهايم را نمى‏ دهم چون اين كفشدار را نمى ‏شناسم نمى‏ دانم اسمش چيست؟ پدرش كيست؟ خانه ‏اش كجاست؟ و اگر رفتيم و آمديم و او نبود كفشهايمان را از چه كسى بگيريم؟ گفتم شماره مى ‏دهند گفت اگر آمديم و او نبود شماره را بپوشيم؟! و بالاخره كفشهايش را نداد و با آن همه پول وارد حرم شد داخل حرم كه شد فقط يك سلام داد و گفت آقاى هرندى بيا برويم، گفتم بمان تا زيارت بخوانيم گفت نه، بيا برويم تو فكر كردى من آمده ‏ام سر امام رضا(ع) را درد بياورم.
 رفتيم حسينيه اصفهانى ‏ها كه تازه ساخته شده بود و استراحت كرديم، شب از او پرسيدم كه چه مدتى در مشهد مى‏ مانى؟ گفت نمى‏ دانم تا زمانى كه امام رضا(ع) حاجتم را بدهد. هر وقت به حرم مى ‏آمد هرچه در اتاق داشت همراه خود به حرم مى‏ آورد، مى‏ گفت مى‏ خواهم هر موقع كه حاجتم را گرفتم از همان‏جا برگردم اصفهان، به او گفتم از كجا مى‏ فهمى كه حاجتت را امام رضا(ع) داده است. گفت: هر وقت كه آمدم حرم و گريه افتادم مى‏ فهمم. حرم كه مى‏ آمد زيارت جامعه را مى‏ خواند. روز سوم يا چهارم بود كه رفته بوديم حرم، سلام داد و افتاد به گريه، گريه‏ هاى زيادى كه شانه‏ هايش تكان مى ‏خورد، زيارت را خوانديم و بيرون آمديم و گفت: آقاى هرندى خداحافظ من دارم مى‏ روم به طرف اصفهان و حركت كرد.
مرحوم صمصام از چهره‌‏هاى محبوب اصفهان بود
كسى در اصفهان نيست كه صمصام را نشناسد و به او علاقه نداشته باشد. زندگى او سبك و شيوه‏اى خاصی داشت، مثلاً هيچ وقت سوار ماشين نمى‏ شد. سوار قاطر يا الاغى كه داشت مى ‏شد و در تمام محافل و جلسات مذهبى اصفهان و جاهايى كه روضه و منبر بود، مى ‏رفت. حضور او در محافل بر اساس دعوت قبلى نبود. يك حالت بهلول‏ گونه ‏اى داشت، حالتى كه به نظر مى ‏آمد مقدارى شايد سطحى يا به اصطلاح آدم خُلى باشد ولى با اين حال تمام افعالش از روى درايتى خاص بود. بسيار فرزانه و حكيم و حتّى باسواد بود. در جلسات منبرهايى كه مى‏ رفت، چه با دعوت يا بدون دعوت، پول مى‏ گرفت، و پول را نقداً دريافت مى‏ كرد، چه اجازه‏ ى منبر به او بدهند و چه ندهند، زيرا بعضاً هم نمى‏ گذاشتند منبر برود. معروف بود كه افراد زيادى از ايتام و فقراى اصفهان را او اداره مى‏ كند. در زندگى شخصى خودش چيزى جز سادگى و ساده ‏زيستى نداشت. وقتى از خيابان و حتى از بازار اصفهان عبور مى‏ كرد راه ها بند مى‏ آمد و همه مى ‏ريختند دور و برش سلام مى‏ كردند و بچه‏ ها اطرف او را مى‏ گرفتند. او هم گاهى يك چيزى مى ‏گفت، اگرچه بعضى وقت‏ها هم عصبانى مى‏ شد، ولى همه از سبك و سياق صمصام خوششان مى ‏آمد.
 با اين كه پير بود بااست‏قامت و سرزنده مى ‏نمود و هرچند قيافه ‏اى جدّى داشت و آهنگين و رجزگونه سخن مى‏ گفت اما محتواى حركات و معنى كلماتش عمدتاً طنز بود و شوخى‏ هايش ظريف و جهت ‏دار بود.
مجموعه‏ ى اين خصوصيات باعث مى ‏شد صمصام در هر مسيرى عبور مى‏ كرد انبوهى از مردم مخصوصاً بچه‏ ها به دنبالش او را همراهى كنند.
با همه‏ ى سادگى و سيادت و محبوبيّت و كهولت سن، زبان برنده ‏اى در برخورد با مسايل اجتماعى داشت، از اين رو تأثيرى عميق در نفوس مردم مى‏ گذاشت. ايشان معمولاً بزرگترين و پرجمعيت ‏ترين جلسات اصفهان را براى سخنرانى خود انتخاب مى‏ كرد، و بى ‏دعوت در ابتداى مجلس مترصّد مى ‏ايستاد، و در حد فاصل منبر قبل و بعد به منبر مى‏ رفت، سخنران بعدى كه قصد رفتن بالاى منبر را داشت و مى ‏ديد صمصام بالاى منبر سبز شده است، ناچار بود كنار بنشيند و صبر كند تا صمصام منبرش تمام شود، و حتى اگر فرد يا افرادى در حال بيرون رفتن بودند آنها را مى ‏نشاند.
 در مجلسى كه آيت ‏اللّه بهبهانى نيز براى روضه شركت كرده بود و عصازنان در حال خارج شدن از مجلس بود، صمصام به مجرد استقرار روى منبر قبل از هر كلامى با صداى بلند گفت: حلال‏زاده ‏ها بمانند، حرامزاده‏ ها بروند! مرحوم بهبهانى به همان نقطه ‏اى كه رسيده بود نشست و بالطبع بقيه نيز! اين شيوه‏ ى او براى در دست گرفتن منبر بود. اين حرف ها با آن لحن و سبك خاص و شيرينى كه صمصام داشت موجب خنده فراوان مردم مى ‏شد. او داراى آهنگ و لحنى خاص بود كه معمولاً با تكيه به صوت حرف مى ‏زد. و خيلى شيرين و زيبا و اديبانه صحبت مى‏ نمود در حالى كه سبيل هايش را به طرز خاصى مى‏ كشيد و گاهى ريش ‏هايش را مثل رستم دو شقه مى‏ كرد و يك شال سبز به سر و شالى ديگر به كمرش مى‏ بست قباى كوتاهى هم مى ‏پوشيد و قيافه ‏اى منحصر به فرد به خود مى ‏داد.


موضع‏ گيرى در مقابل دولت پهلوى‏


موضع‏ گيرى‏ ها و سخنان طنزآلود او عليه رژيم پهلوى و در جهت دفاع از امام خمينى(ره) و نهضت او تداعى كننده‏ ى بهلول، صحابى معروف امام كاظم(عليه‏السلام) بود و سالهاى سال است داستان‏ هاى صمصام در رابطه با امام و رژيم نقل محافل و مجالس عام و خاص است.
 او مردى بسيار عاقل و نكته ‏سنج و در عين حال شوخ ‏طبع بود. اكثر منبرها و كارهاى وى داراى ظاهرى فكاهى بود ولى باطنى انتقادى داشت. گاهى پايش را از شوخى‏ هاى عاميانه فراتر مى ‏نهاد و با پادشاهان و مردان سياسى قدرتمند وقت نيز شوخى مى‏ كرد. در بين معمّرين اصفهانى كمتر كسى را مى ‏توان يافت كه او را نديده و حكايت و لطيفه‏ اى از اين مرد استثنائى به خاطر نداشته باشد.

صمصام و ارتباط با امام(ره) و انقلاب


ماجراى ديگر اين كه بعد از دستگيرى حضرت امام(ره) بعد از پانزده خرداد در يكى از همين جلسات بسيار مهم و پرجمعيّت با همان آهنگ و لحن خاص که داشت، مى‏ گويد: هرچه به اين سيّد(خمينى) گفتم پايت را روى دُم سگ نگذار سگ مى‏ گيرد تو را، حرف صمصام را نشنيد و بالاخره پا روى دم سگ گذاشت و سگ گرفتش. اين جملات را با همان لحن خاص خودش، شيرين و زيبا و اديبانه و با نثر مُسجَّع، در شرايط خفقانى بيان كرده بود كه آن زمان كسى جرأت بردن نام امام را نداشت. با اين سخنان افراد ساواك بلافاصله مى ‏آيند و مرحوم صمصام را دستگير مى‏ كنند. سعى و اصرار ساواك براى سوار پيكان نمودن ايشان به نتيجه نمى ‏رسد و مى ‏گويد من با الاغم مى ‏آيم. بالاخره افراد ساواك مجبور مى ‏شوند صمصام و الاغش را همراهى كنند تا به مقرّ ساواك برسند. در بين راه تمام مردمى كه در مسير ايشان عبور مى‏ كردند متوجّه صمصام شدند و اطرافش شلوغ مى ‏شود. خبر دستگيرى و رفتن صمصام به طرف ساواك در پى سخنرانى به حمايت حضرت امام در شهر مى ‏پيچد كه ادامه‏ ى اين ماجرا از قول خود صمصام و يا شايد بعضى افراد ساواك به بيرون درز پيدا كرده بود كه ساواكي ها به خاطر همان خلق و خوى خاص و دوست‏ داشتنى او دور او جمع مى‏ شوند. رئيس ساواك هم مى‏ آيد و وقتى محبّت مردم حتى برخى افراد ساواك را به صمصام مى ‏بيند و به شخصيت او پى مى ‏برد بنا را بر ترساندن او مى‏ گذارد و با قيافه ‏اى خيلى خشن فرياد مى‏ زند: توى ديوانه را من بايد سر جايت بنشانم، كارى با تو مى‏ كنم كه ديگر نفس نكشى، و اين مزخرف ها را نگويى، پدرت را درمى ‏آورم، و شروع به هتاكى و فحاشى مى‏ كند. سپس دستور مى‏ دهد صد ضربه شلاق به او بزنند. شلاق را مى ‏آورند و خوب صحنه‏ سازى مى‏ كنند تا او را مرعوب كنند. صمصام با همان ابهتى كه داشت مى ‏گويد، دست نگهداريد من يك جمله بگويم، بعد هرچه مى‏ خواهيد مرا بزنيد. مى ‏گويد: من صد ضربه شلاق را قبول دارم امّا چون ما از خاندان عصمت و بذل و كرم و بخشش هستيم به تأسى از جدّم پيغمبر كه بخشنده و اهل سخاوت بود پنجاه تا از آن را به خود اين آقاى رئيس بخشيدم كه به او بزنيد؛ و سپس اشاره به يكى از سران ساواك مى‏ كند و مى‏ گويد: بيست ‏تايش را هم به ايشان بزنيد، ده ضربه هم به فلانى، پنج ضربه را هم به ديگرى، و سه ‏تايش را هم به فلانى تا به نود و هشتمين مى‏ رسد، بعد مى ‏گويد حالا براى اينكه اين الاغ من هم دلش نشكند دو ضربه شلاق هم به اين الاغم بزنيد. با اين شگرد رئيس ساواك و اطرافيانش را در رديف الاغش به حساب مى‏ آورد. رئيس ساواك عصبانى‏ تر مى‏ شود و مى‏ گويد يااللّه بخوابانيدش مثل اينكه رويش كم نمى‏ شود. خلاصه شلاق را بالا مى‏ برند تا او را بزنند، مى‏ گويد: صبر كنيد، من يك جمله ديگر هم بگويم و بعد بزنيد كه من حقم است و صد تا هم كم است دويست تا بايد بزنيد بعد با كمى تأمل مى‏ گويد واللّه من خودم، عالم بى ‏عمل هستم عالم بى‏ عمل بايد بخورد دو بار هم بايد بخورد. مى‏ گويند چطور؟ مى‏ گويد: يك روز خودم به سيّد خمينى گفتم پايت را روى دم سگ نگذار، سگ تو را مى‏ گيرد، ولى الان خودم پايم را گذاشته‏ ام روى دم سگ با اينكه مى‏ دانستم اين طور است، در عين حال خودم هم همان كارى را انجام دادم و حقم است بزنيد.
 رئيس ساواك وقتى مى‏ بينند كه نمى ‏شود با اين آدم طرف شد با عصبانيت تمام سيّد را با تهديد و داد و فرياد از ساواك بيرون مى‏ كند.


صمصام و جهان‏ پهلوان تختى‏


در ايّام مرگ جهان‏ پهلوان تختى كه با تأثّر و تأسّف عموم همراه بود، صمصام قصد داشت با اسب خود از پله‏ هاى شهردارى بالا رود كه پاسبان‏ ها جلوى راهش را گرفتند و نگذاشتند سواره وارد شهردارى شود. از صمصام اصرار و از مأموران انكار، بالاخره بعد از چند دقيقه كلنجار رفتن يكى از نگهبانان شهردارى جلو آمد افسار اسب را در دست گرفت، حال با شوخى و يا جدّى خطاب به صمصام گفت: اگر نفس بكشى تو را هم مثل تختى مى‏ كشند! صمصام از حرف پاسبان ناراحت شد و دستش را بلند كرد و سيلى محكمى به گوش پاسبان نواخت و گفت: اگر تو هم مى‏ فهميدى مثل تختى كشته بودنت!


اين مرد بزرگ در ششم محرّم سال ۱۴۰۱ هجری قمری برابر با بيست و چهارم آبان سال ۱۳۵۹شمسی در حالى كه طبق معمول با اسب خود به مراسم سوگوارى خامس آل عبا حضرت ابا عبداللّه الحسين(ع) مى‏ رفت در اثر تصادف با اتومبيل به لقاءاللّه پيوست و روح پاكش قرين روضه‏ ى رضوان شد و پيكر وى در جوار خاندانش در سمت جنوب شرقى تكيه بروجردی (درب کوشک) دفن گرديد

 

منبع:سایت خبر گزاری ایمنا

 

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: حضرت صمصام که بود لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اللهم عجل لولیک الفرج، السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حکایت های آموزنده
  • سخنان گهربار از بزرگان
  • احترام به پدر و مادر
  • راز تعداد رکعات هر نماز
  • زیارت امام رضا(ع)
  • هر روز با قرآن
  • آیة الکرسی گره گشای کارها و روا شدن حاجات و رفع شدن غم ها و غصه ها
  • معرفی صحابه رسول الله
  • تقويم و مناسبت های ماه ربيع الاول
  • قیام مختار
  • ضریح امام رضا (ع) با نورپردازی جدید
  • آیات حجاب
  • یاد امام و شهدا
  • نظر آیت الله العظمی بهجت درباره مختار
  • سالروز وفات حضرت سکینه بنت الحسین (ع)
  • طب اسلامی
  • تقویت سیستم ایمنی بدن
  • انتظار ظهور
  • دعای فرج
  • معجزه ای از امام زمان
  • فوائد صلوات فرستادن
  • جدیدترین اطلاعیه های آموزشی حوزه های علمیه خواهران
  • معرفی موتور جستجوي پرسش و پاسخ ديني «امين»
  • زیارت آل یاسین برای توسل به امام زمان (عج)
  • توسل به امام (ع) برای امر ازدواج
  • اهمیت ازدواج از دیدگاه ائمه اطهار(ع)
  • برنامه‌های ۹ ربیع‌الاول جمکران مجازی شد
  • زیارت حضرت مهدی (عج)
  • توصیه آیت‌الله بهجت برای حل مشکل ازدواج
  • شیوه خواندن نماز جعفر طیار
  • دعای زادالمعاد برای بخت گشایی و رفع موانع ازدواج
  • شعر صابر خراسانی در وصف حضرت علی(ع)
  • اینجوری نگاه کن
  • برکات نماز شب
  • بی خوابی و راهکار درمانی بر مبنای طب سنتی
  • شکر واقعی نعمت
  • غرور و تکبر
  • ثبت نام دوره‌های مجازی قرآن و حدیث در جامعة الزهرا(س)
  • بیست و چهارمین جشنواره قرآن و عترت دانشجویان دانشگاه پیام نور سراسر کشور
  • پاداش رفع نگرانی و غم از دلم مومن از زبان امام رضا (ع)
  • اجابت دعا در کلام امام علی(ع)
  • توصیه امام علی(ع) به مالک اشتر
  • سخنی از امام علی (ع)
  • هفت سئوال و هفت جواب از امام علی(ع)
  • گلایه دکتر شریعتی از خدا
  • ماجرای کمک امام زمان (عج) به یک مرد بت پرست
  • دلنوشته ای با امام رضا(ع)
  • «کُلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ أرضٍ کربلا»
  • لَیلَة المبیت
  • معجزه نماز اول وقت
  • حکایت کمک خواستن گنجشک از امام رضا(ع)
  • برکات و اعمال ماه ربیع الاول
  • زیارت امام رضا(ع)
  • اهميت صله رحم در اسلام
  • آثار و فضیلت های سوره واقعه
  • بیا ای حلال مشکل ها....تو را جان مادرت زهرا - او خواهد آمد
  • اباصالح ،یاد ما هم بـاش
  • فراخوان هفتمین جشنواره «پوستر مهربانی»
  • معرفی کتاب «زندگانی امام حسن عسکری(علیه السلام) »
  • زیباترین باغ تاریخی ایران در شیراز
  • امانتی که آسمان‌ها و زمین از پذیرش آن خودداری کردند
  • کدام پیامبر اولوالعزم به زیارت امام حسین (ع) مشرف شد؟
  • آغاز نام‌نویسی طرح ملی تلاوت/ افزایش بخش دختران به طرح
  • سفر حضرت ابراهیم به کربلا
  • مقایسه امتحان حضرت ابراهیم (ع) و امام حسین (ع) و پاداش آن‌ها
  • هشتم ربیع الاول سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه ­السلام
  • دعای سلامتی امام زمان عجل الله فرجه
  • مداحی شهادت امام حسن عسکری(ع)
  • چگونگی شهادت امام حسن عسکری (ع)
  • تصویری زیبا از حرم امام حسین(ع)
  • شش رمز موفقیت از نگاه امام علی علیه السلام
  • پیامبر الهی که 13 سال ابتدایی زندگی اش را به تنهایی در غار سپری کرد
  • سبک زندگی اسلامی
  • تغییرات بزرگ همیشه از نیروی داخلی آغاز می شود
  • عطسه، نشانه سلامت
  • خواص آویشن
  • دو معجزه از امام حسن عسکری (ع)؛ آگاهی از نیات و اسرار
  • امام حسن عسکری (ع) چه تفاوتی با تمامی ائمه اطهار (ع) دارند؟
  • شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد
  • دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم
  • آغاز امامت امام زمان عج _ نماهنگ زیبای امام زمان
  • حدیثی از امام حسن عسکری(ع) که ضرب‌المثل شد
  • فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره جایگاه امام حسن عسکری(ع)
  • آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) مبارک باد
  • معرفی صحابه رسول الله_مسلم بن عوسجه اسدی
  • تبریک آغاز امامت امام زمان(عج)
  • آشپزی
  • معرفی صحابه رسول الله_ابوذر غفاری
  • پنج صفت مداد
  • شجاع ترین آدمها کیا هستند ؟
  • نقاشی
  • انشای عجیب
  • زمینه‌های ظهور از منظر آیت الله بهجت(ره)
  • تغییر نام صحن جامع رضوی به‌نام پیامبر اعظم(ص)
  • زیبایی های خلقت
  • کرونا
  • شگفتی های آفرینش: زنبور عسل
  • مجموعه اشعار سروده شده ی خودم
  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
  • سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) با خديجه كبرى سلام الله علیها
  • حکایت های آموزنده- عقیل از امام علی (ع)دچه درخواست کرد؟
  • ماجرای ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)
  • سردار دلها_سرباز ولایت_ حاج قاسم سلیمانی
  • سردار دلها_خادم الرضا(ع) _ حاج قاسم سلیمانی
  • ۱۰ جاذبه طبیعی فوق‌العاده زیبای ایران
  • گاهی اوقات گناه که می کنم، تو سرت را پایین می اندازی…
  • نان ساجی با نیمرو
  • زندگی ساده و باصفای روستایی
  • انار
  • بوی ماه مهر_نوستالژیک و پر خاطره
  • کتاب خوب _ من یار مهربانم _ یادش بخیر
  • عکس نوشته
  • تبریک میلاد پیامبر (ص) و امام جعفر صادق (ع)
  • توکل به خدا
  • مادر
  • فضیلت خواندن قرآن و توسل به آن
    • فضیلت خواندن قرآن
  • قیام توابین
  • کدام اسامی بین دخترها و پسرها مشترک هستند؟
  • فراوانی نام‌های عاشورایی در سال ۹۸
  • خال صورت شما از شخصیت‌تان چه می گوید؟
  • معیارهای برتری انسان ها از دیدگاه پیامبر (ص)
  • گلدان های من
  • سفره ام البنین(س)
  • خشنودی آقا امام زمان (عج) با 20 عمل
  • متن درباره خدا
  • خدا همه بنده ها رو دوست داره
  • دعا برای دوستان
  • مردی که به زیارت امام حسین نمی رفت
  • حکایتی درباره پیرمرد فقیر و خدا
  • توصیه ای از آیت الله بهجت
  • روایتی از امام باقر(ع) برای دیدن امام زمان
  • برای دیدن امام زمان
  • واسطه فیض این عالم امام زمان است
  • سخن گفتن ارواح با همدیگر
  • ماجرای دزدی از علی دایی
  • حضرت عیسی (ع) در انجیل پیامبر اسلام را تکریم کرده است
  • دلنوشته ای از حسین پناهی
  • روش های کنترل خشم در قرآن و احادیث
  • یک روایت از حضرت زهرا
  • یک روایت از امام زمان برای برآورده شدن حاجت
  • معجزاتی که با ولادت پیامبر(ص) اتفاق افتاد
  • پیام تبریک
  • آیت الله بهجت
  • یک نکته مهم
  • تأثیر گلاب در درمان کرونا
  • معرفی کتاب
  • خاصیت بهارنارنج
  • مرغ همسایه غاز است
  • حکایتی از سعدی
  • نگاه به فرودستان و شکر نعمت
  • دعای مادر
  • تیزهوشی شاگرد ابن سینا
  • گران بهترین شی
  • بندگی من یا آزادی تو؟
  • دلی خوش درگرو فراغت دل
  • درگاه همواره گشوده
  • چشم پوشی حکیم از ناسزاگویی دیگران
  • ببخشید تا آرام باشید
  • پرهیز از بازگویی بدی ها و خیانت ها
  • کلّه ای که پر کاه باشد ظلم می کند، نه کلّه آدمیزاد
  • شاید سگ از من شریفتر باشد.
  • سفال ماندنی، بهتر از کلامی نماندنی
  • بهترین تلاش، تلاش برای تغییر خود و نه دیگران است
  • نقش ما، در دین گریزی دیگران
  • حکایت کوتاه
  • راهنمای مصرف کاکائو
  • انار برای سلامت پوست
  • انار باعث کاهش فشار خون می شود
  • حضرت صمصام که بود
  • استشمام این گیاه برای تقویت حافظه خوب است
  • در عصر غیبت کدام دعا را بخوانیم
  • فیلم کمتر دیده شده از آرامگاه حضرت یوسف(ع)
  • پاییز قشنگ ترین فصل خدا
  • یک داستان واقعی
  • دعا و ذکر برای آرامش اعصاب و کاهش اضطراب
  • دعای نادعلی
  • ذکر ایام هفته با ترجمه فارسی
  • چرا بعد از دعا دست را به صورت می کشیم؟
  • داستان شیخ صنعان و دختر ترسا
  • زکات
  • برای تقویت حافظه خرما بخورید
  • زندگی باید کرد
  • شیخ بهایی و پینه دوز اصفهانی
  • چرا مرده به خوابم نمیاد
  • حضور رهبر انقلاب در منزل شهید حاج قاسم سلیمانی
  • خدایا امیدم تویی
  • خدا همه چیز را می بیند
  • زنگ خطر
  • کسی که طالب معرفت باشد
  • مهمتر از دعا برای تعجیل
  • سبب غیبت امام زمان
  • رها کردن لباس سیلی خداست نه تمدن
  • آقای قراءتی خونه پدر سه شهید رفتن
  • ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم
  • دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست
  • اهمیت دعای فرج
  • همه دعاها اجابت می شود
  • بالاترین ذکر از نظر آیت الله بهجت
  • چه کنیم تا نماز صبحمون قضا نشه
  • رونمایی از سنگ میزبان سر مبارک سیدالشهدا (ع) پس از ۸ سال
  • از رحمت خدا نا امید نباشیم
  • با 7 روش ذهن اطرافیان تان را بخوانید
  • راهکارهای عالی برای رفع خواب آلودگی به هنگام مطالعه
  • استاد پناهیان
  • روز جمعه در آداب مسلمانان
  • حدیث روز
  • 9 پیشنهاد از جوار حرم اباالجواد(ع) برای ۹۹/۹/۹
  • گوجه فرنگی
  • نمونه ای از سوالات تستی شفاهی اصول فقه
  • تقويم و مناسبتهاي ماه ربیع الثانی
  • وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
  • زندگینامه و جایگاه حضرت معصومه
  • طرح خادم‌یار رضوی
  • صلوات خاصه امام رضا(ع)
  • معجزه ای از حضرت معصومه(ع)
  • چهارم ربیع الثانی سالروز میلاد باسعادت حضرت سیدالکریم(ع)
  • تقدیم به خواهر گلم
  • متن خنده دار
  • معجزه ای از امام علی(ع)
  • سروده ای در فراق سردار سلیمانی
  • دعایی از امام سجاد (ع)
  • هنر برتز از گوهر آمد پدید
  • ماجرای عجیب شتری که به حرم امام رضا(ع) پناهنده شد
  • پناه آوردن یک سگ به حرم امام رضا(ع)
  • زیارت امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام
  • سلام بر امام حسین(ع) و آقا ابوالفضل(ع)
  • اخبار اقتصادی
  • شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
  • دانستی ها
  • اخبار اجتماعی
  • اخبار علم و فناوری
  • اخبارحوزه
  • وصیت نامه سردار سلیمانی
  • دلنوشته
  • اخبار فرهنگی
  • دعا برای تقویت حافظه
  • چشم زخم در آیات و روایات
  • خواص رازیانه
  • اعمال مخصوص عید نوروز
  • عيد بزرگ نيمه شعبان
  • کارهایی که عمر را زیاد می کند
  • امتحانات
  • معجزه
  • جواب اسكورم هاي عقايد خاص شيعه 2
  • غذای لذیذ گوشت و دنبه
  • سلامتی بدن

Random photo

گلدان های من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

رتبه

    مطالب با رتبه بالا

    • عکس نوشته (5.00)
    • دانستنی ها (5.00)
    • عکس نوشته (5.00)
    • چهار اصل مهم برای یک خانواده موفق (5.00)
    • یا زهرا(سلام الله علیها) (5.00)

    کاربران آنلاین

    قیاسیسربازوظیفهزفاکنورفشان

    آمار

    • امروز: 1076
    • دیروز: 1722
    • 7 روز قبل: 10689
    • 1 ماه قبل: 37387
    • کل بازدیدها: 854919

    خبرنامه

    آمار بازدید

    • اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
    • دعای زادالمعاد برای بخت گشایی و رفع موانع ازدواج
    • الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
    • اللهم عجل لولیک الفرج
    • یک داستان واقعی
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس