یکی از مصادیق مهم کنترل ذهن ( نیت) است
موضوع کنترل ذهن، به رفتار درونی انسان برمیگردد و نتیجهاش «قدرت روحی» است، اگر کسی قدرت روحی پیدا کند، در عرصۀ دانش، دانشمند خواهد شد، در عرصۀ عمل، خلاقیت پیدا خواهد کرد و لذتی مثل لذت خلاقیت برای انسان نیست!
خداوند برای قدرت کنترل ذهن ما خیلی ارزش قائل است. در عبادات ما هم زمینۀ کنترل ذهن فراهم شده است. مثلاً اینکه توصیه شده است سحر بیدار شوید، در موقع سحر طبیعتاً ذهن انسان خالی است و فرصت خوبی است برای اینکه خودش بیندیشد و ذهن خود را متمرکز کند.
در رفتارهای دینی ما هم تکنیکهایی برای کنترل ذهن وجود دارد؛ مثلاً میدانید چرا نماز یک رفتار تکراری است؟ خدا این-تکراریبودن نماز- را بهخاطر کنترل ذهن، قرار داده است؛ میخواهد عوامل دیگر، توجه تو را جلب نکند و تو با قدرت ذهن خودت به چیزی توجه پیدا کنی تا قدرت کنترل ذهنت بیشتر شود. مهم این است که انسان بتواند خودش به یک موضوعی تمرکز پیدا کند نه اینکه دیگران(یا برخی عوامل بیرونی) ذهن او را روی یک موضوعی متمرکز کنند.
اینکه شخص دیگری ذهن ما را اداره کند خوب نیست؛ البته اگر آن شخص، پروردگار عالم باشد اتفاقاً خیلی هم خوب است! توجهِ خودت را به خدا بسپار، او وقتی روی ذهن تو کار کند، قدرت ذهن تو را افزایش میدهد. بگذار قرآن توجه تو را جلب کند، ببین چه میشود! یکبار توجهت را به بهشت جلب میکند، یکبار به جهنم و… بیایید با قرآن سرگرم بشویم؛ بگذاریم قرآن توجه ما را به این موضوع و آن موضوع جلب کند.
حتی به شما توصیه میکنم زیاد پای منبرِ کسانی که میتوانند توجه شما را عمیقاً جلب کنند، ننشینید، بلکه «واعِظاً لِنَفسِه» داشته باشید، گاهی خودتان برای خودتان منبر بروید. اگر همیشه عادت کنی یک شخص دیگری توجه تو را جلب کند(حتی به موضوعات خوب) پس کِی میخواهی خودت توجه خودت را جلب کنی؟!
موضوع کنترل ذهن و افعال درونی، اینقدر مهم و تأثیرگذار است که وقتی یک کسی به چیزی توجه میکند، روی توجهِ اشخاص دیگری که در کنار او هستند نیز اثر میگذارد. لذا توصیه شده است که با «انسانهای متوجه» نشستوبرخاست کنیم.
یکی از مصادیق مهم کنترل ذهن، نیّت است. نیّت نصفش مربوط به ذهن است و نصفش مربوط به قلب است. نیّت همهاش در ذهن نیست؛ خواستِ قلبی انسان هم هست اما در ذهن، این خواستِ قلبی، مرور میشود.
نیّت، ترکیبی از فکر و دل(ذهن و علاقه) است، اگر اصلِ نیّت هم در قلب باشد، لااقل میتوان گفت که دستگیرهاش ذهن است. گاهی اوقات برخی علاقههای انسان ضعیف هستند اما این دستگیرۀ ذهن، میتواند آن علاقههای ضعیف را بگیرد و بیرون بکشد. یعنی میتوانی آن علاقۀ خوب را که در وجودت گُم شده بود، بهوسیلۀ ذهنت پیدا کنی و تقویت کنی.
حالا ببینید انسان چقدر در ذهن خودش میتواند روی نیّت و روی آن بخش قلبی نیّت، کار کند؛ واقعاً عجیب است! مثلاً بگویید: ثواب روضههای ما در این ماه محرم، به روح امام و شهدا و پدر و مادرمان برسد؛ آنها را یاد کنید. با همین نیّت خودت میتوانی در عالم تأثیر بگذاری. همین ذهن و نیّتِ تو، برایت عبادتگاه و زیارتگاه میشود و محل ثواب و عقاب میشود.
امام صادق(ع)-در باب اهمیت نیت- میفرماید: «إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً…» (کافی/2/85) چرا یکعدهای در جهنم، مخلّد در عذاب میشوند؟ چون نیتش این بود که اگر تا ابد در دنیا بماند، بد باشد! چرا اهل بهشت در بهشت مخلّد میشوند؟ چون نیتش این بود که اگر تا ابد در دنیا بماند، خوب باشد و این کارهای خوب را انجام دهد. به همین نیتهاست که اینها در بهشت و آنها در جهنم مخلّد میشوند. سپس حضرت این آیه را خواندند: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِه» یعنی هر کسی عمل میکند، بر اساس نیتش عمل میکند.
منبع: سایت استاد پناهیان